امپرسیون یا برداشت لحظه ای رنگ

یکی از بحث های جالب در آموزش نقاشی امپرسیون است. امپرسیون چیست؟ مطالعه و تحقیق امپرسیون رنگ با جلوه های آن در طبیعت شروع می شود ‌.مطالعه ی طبیعت بسیار مهم‌ و ضروری است .برای مطالعه ی طبیعت نباید کاملا تقلید کنیم،بلکه واجب است که تحلیل به صورت دقیق درباره ی فرم و رنگ باشد. درواقع تفسیر طبیعت باشد نه تقلید کورکورانه . در این مقاله در مورد امپرسیون صحبت می کنیم.

سزان‌ جزو نقاشانی بود که با تمام قدرت به بررسی و مطالعه ی طبیعت می‌پرداخت و نقش های کار خود را از آن بیرون می کشید.

وان گوگ  مبارزه با طبیعت داشت و میخواست رمزهای وحدت بین فرم و رنگ را از داخل طبیعت بیرون بیاورد و روی بوم نقش بزند که در همین مبارزه خود را از دست داد. هر هنرمندی شیوه ای متفاوت بر حسب نیاز خود ، برای مطالعه ‌طبیعت دارد . در هر صورت درست نیست دنیای بیرون را به خاطر دنیای درونی فراموش کنیم.

ریتم طبیعت بعضی اوقات به برون  هست و گاهی به درون می گراید. مثلا در فصل بهار و تابستان ، گیاهان رشد می کنند و شکوفا می شوند و حالت بیرونی را نشان می دهد  و در زمستان درونی هست تا از اول جوانه های جدیدی را بسازند.

اصول مهم در شناخت رنگ در امپرسیون

چهار مسأله ی اصلی در امپرسیون رنگ را می توان این گونه بیان کرد :

1. رنگ جسم
2. رنگ نور
3. رنگ سایه
4. رنگ منعکس شده

یک جسم را می توانیم به نوع های متفاوت نشان دهیم، یعنی از بالا، از روبه رو  و از پهلو ، همچنین با استفاده از خط هم شئ می توانید طراحی کنید یا اینکه با استفاده از نور و سایه حجم آن را نشان دهید .

همانطور که در شکل می بینید گلدان قرمز و جعبه ی زرد رنگی با روش پرسپکتیو طراحی شده اند.

رنگ های شکل ها با سطح های رنگی  اجرا شده است و این اشکال را با سایه روشن می توانیم به صورت برجسته نشان دهیم .

اگر با رنگ های یکسان رنگ آمیزی شود از حجم شکل ها کاسته می شود و به صورت مسطح در می آید .

اگر از رنگ های متنوع استفاده کنید تصویر جلوه ی تجسمی بهتری دارد و وقتی از رنگ های خود شکل استفاده می شود، کمپوزیسیون انتخاب شده ، حالت واقعی به خود می گیرد.

در این شکل ، تصویر بر اساس رنگ های خود شی رنگ شده است و هر قسمت رنگ خودش را دارد .قرمز همان قرمز جسم و زرد هم همان زرد جسم است ‌. در واقع اشیا رنگ خود را دارند.

رنگ های سرد و گرم که برگرفته از رنگ های موضعی می باشند ،خود به خود کنتراست های تاریک و روشن را از بین برده و همانطور که در شکل مشاهده می کنید تصویر مطلوب تری را از جسم به ما می دهد .

رنگ های موضعی معمولا در اثر عواملی چون نور تغییر می کنند ، مثلا رنگ گلدان سبز با نور آبی به رنگ آبیِ سبز و بشقاب زرد ، زرد سبز می شود .

پس به این ترتیب رنگ های اصلی و طبیعی که ته رنگ شفاف دارند و در قسمت های اطراف جسم قرار دارند در ترکیب بندی کمپوزیسیون ظاهر می شوند.

همانطور که در عکس می بینید ، انعکاس رنگ های موضعی در ترکیب،  همراه با قطعات کوچک رنگ های مختلف ، فضایی دلچسب به وجود آورده اند .

از مهم ترین نمونه هایی که تاثیر رنگ های موضعی را در آن می توانیم مشاهده کنیم ، تابلوی مولن دُلا گاله ، اثر رنوار است (این تک چهره یه قسمت کوچکی از تابلوی رنوار می باشد که در موزه امپرسیونیست ها در پاریس نگهداری می شود ) .

به نظر دُلا کروا : “تمام طبیعت انعکاس است.”

از دیگر نکات مهم در امپرسیون رنگ ، “سایه های رنگی ” می باشد . وقتی در تابستان خورشید غروب می کند و رنگ نارنجی همه ی طبیعت را رنگ آمیزی زیبایی‌ می‌کند، سایه‌های درختان ، به رنگ آبی در می آیند .

مخصوصا در زمستان که سطح خیابان ها را برف می پوشاند ،سایه های برف به رنگ آبی در می آید . در هنگام شب که چراغ های رنگین مختلفی روشن می شود ، سایه ها در انواع رنگ ها ی قرمز، سبز ، آبی و زرد در می آیند.

همین فضای رنگین و زیبا ، مورد توجه نقاشان امپرسیونیست هست و کسانی که این تابلوها را با این سایه ها می دیدند ، متعجب می‌شدند زیرا نقاشان قدیمی معمولا سایه ها را با خاکستری و سیاه نشان می دادند.

علاوه بر امپرسیونیست ها ، نقاشانی چون برادران وان ایک ، هولبین ، ولاسکِز، زور بارن،  برادران لونن ، شاردن و آهنگر،  توجه بسیاری به امپرسیونیست و طبیعت داشتند.

هم چنین نقاشان چینی که آثار آن ها معمولا با قلم مو و مرکب است ، به میزان زیادی دارای ویژگی امپرسیونیستی هست. آنان در آثارشان ،بیش از اندازه به طبیعت توجه داشتند .

در واقع شناختن طبیعت و آثارش برای آن ها‌ اهمیت قابل توجهی داشت . کوه ها ، آب ها ، درختان و گل ها همگی برای چینی ها دارای نماد معنوی هستند. این نقاشان آن قدر در مطالعه ی طبیعت غرق می شوند تا به صورت کامل بر آن تسلط داشته باشند.

به کار گیری رنگ در هنر معاصر

در هنر معاصر ، احتمال دارد که صورت انسان با رنگ سبز یا آبی‌ یا بنفش‌ نشان داده شود . بینندگان سریعا دلیل این رنگ های غیر طبیعی را سوال می کنند . به دلایل متفاوتی نقاش را مجبور می کند که رنگ ها را به این شیوه به کار ببرد .

وجود آبی و بنفش در چهره ، احتمال دارد نشانی از قدرت یا حالت روانی خاص باشد ؛ یا چهره ای که رنگ سبز یا آبی‌ هست، می تواند معانی نمادینی را نشان دهد . این ویژگی رنگی در نقاش های کهن هندی و مکزیکی دیده می شود .رنگ سبز یا آبی‌ چهره می تواند به دلیل سایه ی به وجود آمده در اثر تابش نور رنگی خاص باشد .

مثلا در سال ۱۹۴۴ ، در نمایشگاهی که در زوریخ درباره ی رنگ و پدیده های رنگی برگزار شده بود ، با تاباندن نور قرمز به جسم سفید در نور روز ، سایه های سبز به وجود می آمدند . نور سبز سایه ی قرمز و نور زرد سایه ی بنفش را به ما می دهد .با این آزمایش به این نتیجه می رسیم که تابش هر نور رنگی به یک شئ سایه ای به رنگ‌ مکمل آن را برای ما تولید می کند .

تجربه عکاسانی چون هانس فینسلر ، به ما ‌نشان می دهد که سایه های رنگی واقعا وجود دارند و و وجودشان به تضاد هم زمانی مرتبط نیست. این تجربیات عکاسی به ما می گوید که ترکیبات “مواد رنگین ” با “نورها ی رنگین ” کاملا  متفاوت می باشد .

این سایه های رنگین به گونه‌ای دیگر مورد آزمایش قرار گرفته است :

۱- با تاباندن نور قرمزِ نارنجی به یک جسم در فضای تاریک ، سایه ی آن‌ جسم به رنگ سیاه در می آید. همچنین ، اگر منبع نور ، سبز یا آبی‌ باشد ، سایه ما دوباره سیاه می شود .

2- جسم اگر با دو نور رنگی روشن شود ،این سایه ها را ایجاد می کند : نور قرمز سایه‌ی سبز و نور سبز سایه قرمز به ما می‌دهد. پس از ترکیب دو سایه، یعنی سایه ی سبز و سایه ی قرمز ، سایه سیاه را داریم.

از ترکیب نور سبز و قرمز،  رنگ‌ زرد به وجود می آید و وقتی که نور قرمزِ نارنجی و آبیِ سبز استفاده شود ، قرمزِ نارنجی سایه ی  آبیِ سبز تولید می کند و برعکس . تقاطع سایه ی نورها رنگ سیاه به ما می دهد و اختلاط دو رنگ به صورت بنفش کم رنگ و خاموشی در می آید. وقتی که رنگ ها سبز و آبی باشند ، نور سبز یک سایه ی آبی به ما می دهد و نور آبی سایه ی سبز را به وجود می آورد .

۳- اگر با سه نور رنگی قرمزِ نارنجی ، سبز و آبیِ سبز تجزیه شود ، رنگ قرمزِ نارنجی سایه ای سبز و آبی به وجود می آورد.  نور سبز سایه ای متغیر دارد ( همانند بنفشِ کم رنگ)، و نور آبی و سبز سایه ای زرد دارد . اختلاط سایه های سه رنگ سیاه می شوند و ترکیب سه نور ، زمینه ی سفید را می سازد.

در نتیجه توجه به امپرسیون  رنگ و فرم ، امکانات زیادتری برای هنرمند فراهم می‌کند تا بتواند به موضوعات جالب هنری در طبیعت دست پیدا کند و آثار قابل توجهی را خلق کند.

در این مقاله در مورد اصول مهم در شناخت رنگ در امپرسیون و به کار گیری رنگ در هنر معاصر صحبت کردیم. امپرسیون که به معنای برداشت لحظه ای رنگ است در اینجا بطور کامل مورد بررسی قرار گرفت. امیدواریم از خواندن این مقاله لذت برده باشید و آن را با دیگران به اشتراک بگذارید. در صورتی که ازین مقاله خوشتان امده است از شما دعوت می کنیم مقاله مرتبط رنگ شناسی در نقاشی را نیز مطالعه کنید.