آموزش نقاشی با مداد رنگی (مفاهیم و نکات طلایی)

در بحث  آموزش نقاشی با مداد رنگی، مفاهیم زیادی وجود دارند. مفاهیمی از جمله کاربرد و استفاده از مداد رنگی،انتخاب آنها،ترکیب و مخلوط کردن رنگها، داشتن چشم بینا و غیره. ما در این مقاله سعی می کنیم تا برای شما این مفاهیم را بهتر بیان کنیم تا بتوانید دید بهتری هنگام نقاشی داشته باشید.

کاربرد مدادهای رنگی

مخلوط کردن رنگ در هر موقعیتی جالب و هیجان انگیز می باشد، امّا استفاده از مدادهای رنگی ، هیجان مخصوص به خود را دارد. رنگهای ارائه شده در مداد رنگی براحتی بدون هیچ وسیله ی جانبی قابل دسترس هستند ، و خیلی سریع با هم مخلوط می شوند و روی کاغذ تغییر می کنند.

استفاده از مداد رنگی

یک تفاوت بزرگ میان مداد های رنگی و مداد های گرافیتی این است که مداد های رنگی به صورت نیمه کدر می باشند یعنی کیفیتی دارند که می توان آن ها را یک کیفیت شفاف نام برد .همین خصوصیت سبب می شود که کار کردن با مداد رنگی و آبرنگ به همدیگر شبیه باشند.

به دلیل کیفیت ترانسپارانتی مداد های رنگی ، رنگ یک مداد بر روی رنگ مدادی دیگر قرار می گیرد که در ظاهر باهم ترکیب شده و یک رنگ جدید را تولید می کند .

حالت رنگ

مردم معمولا به طرف رنگ کشیده می شوند یا از رنگ عقب نشینی می نمایند. بیشتر وقت ها رنگ های گرم فعالیت و سرزندگی (زنده دلی ،قدرت حیاتی) را نشان می دهند. در بین این رنگها،  رنگ قرمز مخصوصاً ممکن است حالت اجبار را نشان دهد.

امّا در اکثر اوقات، این رنگ قرمز مشابه امکان دارد که یک تغییر حالتی از سرزندگی و شادابی را به چیزی شبیه رخوت و سستی پدید آورد. سایه روشن های درخشان امکان دارد به نظر بشاش و باز باشند و سایه روشن های تیره به صورت افسرده .

شدت رنگ کم اگر چه سبب می شود هیجان را زیاد کند امّا شدتِ کم رنگ، احساسی از آرام بودن را به وجود می آورد.

یک شروع خوب برای به وجود آوردن حالت در طراحی‌هایتان می تواند توسط مشاهده ی رنگ ها در زندگیتان به وجود آید . در محیط هایی که یک حالتی را به وجود می آورند ، سعی کنید و از خودتان سوال کنید چه قسمتی از رنگ در برقراری این حالت موثر است . دنبال رنگ غالب و حکمفرما بگردید و آن را توسط سایه روشن،  شدت و نیز رنگمایه اش نشان دهید.

کنتراست های مربوط به این موارد را نیز مشخص نمایید ، توجه داشته باشید که محل و مقدار رنگ چگونه بر روی حالت رنگ تاثیر گذار است.

انتخاب مداد های رنگی

تجربه ی شخصی برای پیدا کردن مارکها یا انواع مداد های رنگی که بیشترین فایده یا مزیت را دارا باشند بهترین راهنمایی می باشد.

برخی از مداد ها عبارت است از:

A) berol prismacolor(آمریکا)

دارای نرمی و روانی عالی با بالاترین حد اشباع رنگ ودر مغزهای نرم و کلفت موجود می باشد.

B)Venus spectracolor(آمریکا)

بسیار شبیه به نوع مداد A است.

C)Derwent studio (انگلستان)

دارای کیفیتی مناسب و کافی در هنگام کار است .اشباع رنگ آن ضعیف تر از مداد های A و B می باشد و دارای مغزی نیمه نرم و کلفت است.

D)Niji(ژاپن)

کیفیت آن همانند مواد C می باشد امّا به عنوان مداد مکانیکی (اتود) با مغزهای متفاوت مورد استفاده قرار می‌ گیرد.

E)Caran Dache Supra Color (سوئیس)

همانند مداد C می باشد با این تفاوت که امکان حل شدن در آب را نیز دارد .

F)Venus Water Coloring (آمریکا)

دارای مغز نازک و سخت بوده ، و هنگامی که به حالت خشک استفاده می گردد ، دارای اشباع رنگ ضعیفی می باشد. امّا زمانی که با آب کار شود، دارای کیفیتی عالی می باشد .این برند تنها در رنگ های محدودی موجود است.

G)Berol Verithin(آمریکا)

همانند F می باشد، با این تفاوت که برای  استفاده با آب استفاده نمی توان کرد.

H)Mongol(آمریکا)

شبیه به مداد F می باشد ولی زمانی که به صورت خشک استفاده می گردد دارای اشباع رنگ ضعیف تری است و هنگامی که با آب استفاده می گردد دارای کیفیتی عالی‌ می باشد .

I)Stabilotone (آلمانی)

برای استفاده با آب ساخته شده است ، اما قابلیت تغییر رنگ توسط مالش را دارد.

J)Carb-othello (آلمانی)

این مداد در حقیقت یک پاستل می باشد تا یک مداد رنگی واقعی، شامل انواع خیلی کمی می باشد، امّا نوع بکارگیری آن بسیار گوناگون می باشد ، بر خلاف دیگر مداد های رنگی ، قابلیت تغییر رنگ توسط مالش را دارد .

K) conte(فرانسه)

مانند مداد J است.

 مخلوط کردن رنگ ها

مخلوط کردن رنگ با مداد های رنگی یک عمل سریع و تقریبا فوری می باشد که تجهیزات بسیار کمی لازم دارد. تهیه کردن یک دفترچه با دستورالعمل‌های شخصی برای طراحی های مداد رنگیتان ایده خیلی خوبی می تواند باشد.نوع مفید این دفترچه باید دارای صفحاتی باشد که سطح کاغذ متوسط بوده و شبیه به کاغذ های طراحی روزمرتان باشد.

به عنوان مثال کاغذهای طراحی استراتمور ۴۰۰ مناسب این کار هستند  و به صورت ۸/۵*۵/۵ اینچ و هم چنین به صورت کاغذ های صحافی شده در قطع های کوچک در بازار موجود است.

ابعاد رنگ

مخلوط کردن رنگ همینطور به‌ صورت ۳ بُعد از هر رنگ تشکیل می شود :رنگمایه، سایه روشن و شدت .تغییر یک رنگ به صورت حقیقی،  تغییر دادن یک یابیشتر از این ابعاد می باشد .

رنگمایه

نام یک رنگ می باشد مانند : قرمز،زرد،آبی،سبز و غیره. رنگمایه نیز مکان رنگی بر روی طیف رنگ را تعیین می کند . می گویند رنگها دارای دما هستند . آنهایی که نزدیک به رنگ قرمز هستند ، گرم و محرک (مهیج) می باشند .آنهایی که به آبی نزدیکتر می باشند، سرد و خاموش هستند(بی تحرک) .

برای دانستن این که کدام یک از رنگمایه ها مکمل یا برعکس هستند و یا کدام یک همجوار هستند(هارمونی). رنگها اغلب با توجه به ترتیب قرارگیری طیف رنگی آن ها بر روی یک چرخه ی رنگ در نظر گرفته شده اند . رنگ های سیاه و انواع مختلفی از خاکستری ، رنگمایه نمی باشند،  بلکه جزو رنگ های خنثی هستند.

سایه روشن

روشنی و تیرگی یک رنگ اصلی را سایه روشن می گویند. بطوریکه بر اساس میزان سفیدی تا سیاه در نظر گرفته می شود. درجه بندی های سایه روشن معمولاً در جدولی ارائه می شوند که در هرکدام از جدول ها از یک تعداد کم تا چندین رنگ متمایز  می تواند باشد .

شدت

این حالت خلوص و پاکی یک رنگ را در واژه هایی مثل درخشندگی یا گرفتگی بیان می کند.  یک‌ رنگ قوی با شدت زیاد، زنده بودن و اشباع بودن را توصیف می کند و کیفیتی ساده و آسان را دارد و اغلب مخلوط نشده می باشد . امّا یک رنگ ضعیف با شدت پایین ، گرفتگی یا خاموشی را نمایش می دهد  . دقت کنید که در احساس رنگ، گرفتگی در واقع در مقابل درخشندگی قرار می گیرد.

تغییر دادن ابعاد رنگ

این کار از طریق دو روش اساسی انجام می گیرد :

1. رنگهای دو مداد یا بیشتر را با گذاشتن رنگ ها روی یکدیگر یا کشیدن رنگی روی رنگ دیگر ترکیب نمایید. امکان دارد از این روش برای شرح دادن تغییرات سریع رنگ آسمان هنگام افق استفاده نمایید.
2. رنگ های دو مداد یا بیشتر را توسط قرار دادن رنگ ها روی یکدیگر و یا کشیدن رنگی روی رنگ دیگر ترکیب نمایید.  امکان دارد تغییرات جدی رنگ در یک باغ شکوفه با این روش انجام گیرد .

تجربه چگونگی ترکیب رنگها

این آزمایش ساده را انجام دهید. توسط مداد سیاه ، دایره ای داخل یک مستطیل رسم کنید.در آموزش نقاشی با مداد رنگی گفته می شود که باید از یک مداد سیاه استفاده کرده و یک توهمی از شکل یا فرم و فضا را توسط هاشورزدن به شکل اریب در نیم فضای بالای خط افق ، و هم چنین اضافه کردن تعداد حرکت های روشن افقی برای نشان دادن حالت فضای جلویی روشن تر ، ایجاد نمایید.

بخشی از خطوط هاشوری اضافی را به عنوان یک سایه ی مرکز دار به دایره اضافه کنید که این عمل سبب می شود آن به صورت کره نشان داده شود . با این تغییرات در سایه روشن،  شما یک طراحی خطی را که شامل یک توهم باورکردنی از فرم و فضا است، خلق کرده اید .

با اضافه کردن چندین رنگ دلنشین به این طراحی، امکان دارد این طور به نظر برسد که این یک روش منطقی برای تغییر دادن این طراحی به یک ‌طراحی رنگی باشد و این غالباً نوعی روش ایجاد کردن طراحی رنگی می باشد. گرچه  تنها روش موفقیت آمیز برای ایجاد ساختار در طراحی رنگ ، شروع کردن با رنگ است.

در آموزش نقاشی با مداد رنگی می آموزیم که برای دیدن اینکه چگونه رنگ ،خودش را ایجاد می کند ، خطوط پیرامون مستطیل یک شماتیک را توسط یک رنگ قرمز ۹۲۲ یا با یک آبی نیلی ۹۰۱ ترکیب شده، رسم کنید. یک دایره توسط یک رنگ آبی خالص ۹۰۳ و خط نیمه را توسط یک رنگ قرمز مایل به زرد ۹۲۲ بکشید ‌.

این رنگ ها که به خاطر توانایی بخصوصشان برای پیشرفتی و پسرفتی (جلو آمدن و عقب رفتن در تصویر ) انتخاب گردیده اند ، به عنوان پایه و اساسی برای فرم و ساختار مورد استفاده قرار می گیرند.

به دلیل اینکه پس زمینه ی بالای خط افق به صورتی در نظر گرفته شده که در قسمت عقب قرار گیرد، یک آبی نیلی ۹۰۱ (رنگ سرد با شدت پائین )، برای هاشور زدن به حالت اریب در این فضا ، انتخاب خوبی می باشد .

برای به طرف جلو آوردن فضای جلویی، با یک رنگ قرمز مایل به زرد ۹۲۲ نزدیک افق شروع نمایید، و بعد آن را توسط رنگ نارنجی ۹۱۸ همینطور که به سمت جلو می آید، گرم کنید . کار را توسط یک رنگ زرد قناری ۹۱۶ در جایی که جلوترین نقطه ی تصویر است به اتمام برسانید.

به دلیل اینکه رنگ توسط تغییر در رنگش، دارای توانایی در ارائه فرم تحت درجات مختلفی از نور می باشد،  این کره که دارای رنگ آبی است، باید هنگامی که در معرض بیشترین نور قرار می گیرد بیشتر به رنگ سبز در آید. همچنین هنگامی که در کمترین نور پردازی قرار گیرد به رنگ بنفش بیشتر به نظر می آید.

برای استفاده نمودن از این حالت رنگ، سایه ی روی کره را در این موقعیت توسط یک آبی خالص ۹۰۳ به صورت هاشور های ضربدری زده شده با رنگمایه مجاورش یعنی بنفش ۹۳۲ ترسیم نمایید.

بعدا پایین کره را با یک بنفش ۹۳۲ دوباره اجرا نمایید و در بالای کره یعنی قسمتی که بیشترین نور به آن جا تابیده می شود توسط یک آبی مجاور دیگر یعنی سبز واقعی ۹۱۰ اجرا نمایید.

در این حالت شما دارای دومین طراحی می باشید ‌که دارای تصوری از فرم و فضا است، امّا توجه نمایید که چگونه این دومین توهم ساختاری ، توسط ترکیبی از خط و رنگ ساخته شده است و به صورتی به نظر می رسد که به طور خیلی واضح تری، حالت فرم و عمقش را بیان می نماید و همینطور حالت وجودیش را توصیف می نماید .

 تکنیک های تنالیته

در آموزش نقاشی با مداد رنگی موضوعی به نام تکنیک های تنالیته است. در حالیکه مدادهای گرافیتی به شکل خطی بهترین کار را ارائه می دهند ، مداد های رنگی به صورت تنالیته بهترین کار را ارائه می دهند. طراحی به تاثیری گفته می‌شود که توسط حرکت های مداد، که بسیار نزدیک بهم و فشرده ایجاد می شوند ، باهم یکی شده اند . این عمل بدون محو کردن یا مالش صورت می گیرد و تن هایی که از طریق این روش بدست می آیند ، تقریبا همه حالت های خطی خود را از دست می دهند.

آموزش بدست آوردن تُن ها توسط مداد های رنگی

یکی دیگر از مباحث آموزش نقاشی با مداد رنگی، آموزش بدست آوردن تُن ها توسط مداد های رنگی می باشد. تن ها توسط نوک مداد رنگی (تیز، کند یا با نوک ضخیم ) یا توسط کنار نوک مداد ( بغل یا پهلوی مغز) بوجود می آیند.

کیفیت تن ایجاد شده ، می تواند توسط نوک مداد، به طور ماهرانه ای تاثیر پذیر باشد ‌، یعنی به همان حالتی که روش استفاده کردن مداد روی آن تاثیر دارد.

حرکتی آرام و محافظه کار با مدادی که دارای حتی نوک یا مغز خیلی خوب باشد ، تاثیر زیادی به صورت بی لطافتی و زمختی را ایجاد خواهد کرد. دمای منحصر به فرد رنگ نیز بر تن های مداد رنگی تاثیر دارد.

فشار مداد و سطح کاغذ

همانگونه که قبلا گفته شده بود ، فشاری که توسط یک مداد رنگی صورت می گیرد دارای تاثیر بزرگی بر سایه روشن است . برای سایه روشن های تُنی برای هر رنگ می تواند به وسیله ی  تغییر دادن فشار مدادتان صورت گیرد.موضوع فشار مداد و سطح کاغذ در مباحث آموزش نقاشی با مداد رنگی مهم است.

تنها محدودیتی که وجود دارد این است که هر مداد دارای سایه روشن مخصوص به خودش می باشد. که در واقع این سایه روشن همان می باشد که هنگامی که به مغز مداد رنگی نگاه کنید می بینید و همین مسأله است که حداکثر تیرگی سایه روشنِ قابل دسترس، در آن مداد را تعیین می کند.

سطح کاغذ نیز در بدست آوردن تُن های مداد رنگی سهم عمده ای را دارد. قبلا مشاهده کرده ایم که چگونه ذرات رنگی مغز یک مداد رنگی به وسیله ی دندانه های متوسط کاغذ از لحاظ طبقه بندی خورده می شوند .

در هنگام کار کردن با تن، بافت و نمونه ی کاغذ یا سطح به راحتی در زیر تن های متوسط تا تیره قابل رویت هستند . از طرف دیگر ، یک سطح مخصوص احتمال دارد دقیقاً آن چیزی باشد که شما می خواهید،  پس قبل از اجرا کردن تمام معیارها بر روی سطح کاغذ جدید یا تست نشده،  عاقلانه است که همیشه در آغاز در مورد سطح کاغذ آزمایش و تجربه بشود و اینکه این سطح بر روی تن کار شما چه تأثیری خواهد داشت را پیدا نمایید.

همانطور که در شکل مشاهده می کنید این سه تن بر روی سطوح بافت دار تشکیل شده اند، و یک الگو را در میان تن مداد رنگی نشان می دهد.

همچنین تفاوت تن های مداد رنگی که توسط یک تکنیک تنالیته بدست آمده و موردهایی که توسط تکنیک خطی ایجاد شده اند را می توان در شکل های A و B مشاهده کرد .

در سه شکل متفاوت دیگر از تکنیک تنالیته که به وجود آمده از این موارد استفاده گردیده است: در شکل C یک مداد نوک تیز، در شکل D یک مداد با نوک کند و در شکل E بغل مغز مداد (پهلوی مغز مداد) تن های مداد رنگی  جهت دار یا هم چنین بی جهت هستند .

تن بی جهت در سمت چپ را با تن هایی که در قسمت راست قرار گرفته اند مقایسه نمایید ، که اریب ، افقی و عمودی و به صورت مجموعه ای هستند . در تن های جهت دار، یک اثر خطی ضعیفی در ذهن می گذارد.

تن های لایه ای

به خاطر اینکه مداد های رنگی حالت نیمه شفاف دارند ، تن هایی که توسط آنها به وجود می آیند غالباً توسط لایه لایه بودن و یا روی هم قرار گرفتن رنگ یک مداد روی دیگر به وجود آمده اند‌.این تکنیک توسط مهارت بیشتر و تن های پیچیده تر می‌تواند منتج گردد.

لایه ای کردن تن ها توسط ترکیباتی از رنگ های مداد، یک روش بسیار مؤثر و خوب از اختلاط رنگ ها می باشد. این یکی از نکات مهم در آموزش نقاشی با مداد رنگی می باشد.

به عنوان مثال، یک مداد رنگی بخصوصی را به صورت شانسی انتخاب نمایید. سپس ستونی از ۶ قسمت در اندازه ی مناسب به صورت تن اجرا نمایید. سپس پنج رنگ اضافی دیگر را نیز انتخاب کرده و اجرا نمایید، این انتخاب را هم شانسی انجام بدهید.

لایه ای از رنگ را روی ۵ قسمت از تکه ها ایجاد نمایید..یک رنگ متفاوت دیگری را برای هرکدام از قسمتها ، در صورتیکه یک تکه را برای هر رنگ مختلف به همان صورت دست نزده کنار بگذارید، استفاده نمایید. توضیحی که وجود دارد این است که در به وجود آوردن لایه ها به گونه ای از ۵ رنگ دیگر استفاده‌ نمایید. این کار بدین صورت است که از ۶ تن، ۵ عدد آن توسط یک مداد رنگ انجام شود و از ۵ تن دو لایه ای ، ۴ عدد آن توسط رنگ دیگر و نیز از ۴ عدد تن سه لایه ای ، ۳ عدد آن توسط مداد رنگ شود. بهمین صورت الی آخر.

در آموزش نقاشی با مداد رنگی، این موضوع که چه مقدار رنگ تنی شما با رنگ لایه ی زیرین متفاوت است، و نیز در چند مورد آن ها با یکدیگر متفاوتند، باعث غافلگیریتان می شود. آزمایش کردن با تغییرات شانسی، ابتکارات زیادی را در بردارد.

برای بوجود آوردن نتیجه هایتان به طور قابل پیش بینی تر ، یک دفعه ی دیگر ۶ قسمت از تن مشابه را آغاز کنید. این دفعه از یکی از رنگمایه های اولیه یا ثانویه ی طیف رنگی  استفاده نمایید ، یک قسمت از ۶ قسمت را بدون لایه ای کردن باقی بگذارید.یک رنگ مکمل را به سومین قسمت، اضافه نمایید. برای قسمت چهارم و پنجم ، رنگهای مجاور رنگمایه در هر طرف آن اضافه نمایید و برای قسمت آخر هر دوی این رنگ های مجاور را به آن اضافه کنید .

اکنون، قسمت زیرین لایه ها را با اولین قسمتی که دو لایه ای است و نیز با قسمت هایی که رنگهای مکمل و نزدیک به مکمل به آن اضافه شده مقایسه کنید .

در این مورد رنگ هایی با کمترین شدت را می توانید پیدا کنید .۳ قسمت باقیمانده که توسط رنگ های مشابه لایه بندی شده اند به نظر درخشان‌تر از رنگ زیر اصلی خواهد آمد. یا احتمالاً کمی حاکم می باشد نه تیره تر. تجربه ها و آزمایشات شما در اینجا باید شما را متقاعد نماید که رنگ ، قابل اعتماد است.

جهت در تن ها

در آموزش نقاشی با مداد رنگی این موضوع را باید بیاموزید که، در بعضی اوقات تن یک مداد رنگی، هیچ اثری از خط یا جهت را نشان نمی دهد. این تن با توجه به وجود آمدن تدریجی آن و نیز با در نظر گرفتن دانه دانه بودن آن، به گونه ای‌ به نظر می آید که خود به خود تشکیل شده است ‌.

این یک تنی می باشد که با بی سلیقگی و ظرافت ایجاد شده است ، این مدل بی جهت بودن تن ،توسط حرکات محافظه کارانه با مدادی که دارای نوک نرم است و نیز توسط تغییر دادن متناوب این حرکت ها در جهت حرکتشان بوجود آمده است و بدین صورت هیچ گونه کیفیت خطی را بوجود نیاورده اید. برای این تغییرات در جهت ، اکثراً زاویه دستتان را تغییر بدهید و یا اینکه خود کاغذ را به اندازهٔ لازم جابجا نمایید.

در هرصورت برخی از تن های مداد رنگی که جهت دار هستند ، تقریباً یک کارکرد خطی فعال را نشان می دهند. این تاثیر به وسیله ی ایجاد کردن تن ها در یک الگویی که همگی اریب یا افقی و یا عمودی می باشند به وجود می آیند .

این نوع تن همچنین می تواند توسط تغییرات دلخواه در جهت یا بوسیله ی درست کردن آن ها به صورت مجموعه ای که بافتی را بوجود می آورند مشخص گردد. یک تن جهت دار زنده که گاهی اوقات به حالت خطی در می آید ، با آمیخته ای از تکنیک‌های خطی و تنی ایجاد می گردد.

بکارگیری کناره های تنی

بکارگیری کناره ها با مداد های رنگی، چه کناره هایی از طراحی یا از رنگهای همسایه باشند ، می تواند بسیار پرمعنا باشد . کناره هایی را که در هنر مشاهده می نماییم عناصر اجباری می باشند و احتمالاً پایه و اساس برای ادراکات بصری ما هستند. چگونه می‌توان این کناره ها را در طراحی به کار برد که نه تنها شکل را مشخص کند، بلکه به کار هم یک آب و رنگ و حالتی دهد و در آخر خصوصیتی گویا برای روش کارمان گردد‌.

موضوع ترکیب کردن رنگ ها در آموزش نقاشی با مداد رنگی

چگونگی ترکیب رنگ ها را می توان خیلی سریع، در هنگامی که به صورت لایه ای و تنالیته بر روی یک رنگ دیگر قرار می گیرند مشاهده کرد. ترکیب کردن رنگ ها موضوعی مهم در آموزش نقاشی با مداد رنگی است.

6 قسمت در ردیف بالای تصاویری  که می بینید توسط یک مداد با رنگ اُکر سوخته  ۹۴۳ربه وجود آمده است.  اولین قسمت کنار گذاشته شده است و برای ۵ قسمت دیگر، یک رنگمایه ی ثانویه با انتخاب دلخواه استفاده گردیده است.

این رنگ های اضافه شده از سمت چپ بدین ترتیب هستند : زرد قناری ۹۱۶، صورتی ۹۲۹، سبز زیتونی ۹۱۱، بنفش ۹۳۲، نقره ای ۹۴۹.

در شش قسمت بزرگتر (در پائین ۶ قسمت عمودی که به حالت مربع هستند)، یک رنگ قرمز لاکی ۹۲۴ به اولین مربع ( در سمت چپ ) استفاده شده است. این قسمت به حالت تغییر نکرده باقی گذاشته شده است. به دومین قسمت در مرکز،از رنگمایه ی مکملش استفاده گردیده یعنی سبز ۹۱۰ و به قسمت سمت راست یک رنگ مجاور مکمل آن رنگ یعنی سبز بایس ۹۱۳ اضافه شده است.

این اضافه نظر این طور به نظر می آید که شدت رنگ اصلی را کاهش می دهد. در ردیف پائینی،به رنگ های اصلی، دو رنگ مجاور آن افزوده شده است .

یک رنگ نارنجی ۹۱۸ در پائین طرف چپ و یک رنگ ارغوانی به پائین در مرکز اضافه گردیده است. مخلوط رنگمایه های همجوار با همدیگر معمولاً رنگ اولیه را بدون اینکه آن را به حالت کدر دربیاورد مغلوب می کند.

پرورش دادن یک چشم بینا

یک چشم خوب برای دیدن رنگ باید تلاش و کوشش برای دیدن آن داشته باشد.  بعضی اوقات تصور می شود این توانایی ذاتی می باشد امّا در اکثر اوقات با شکیبایی و صبوری آموزش داده می شود.

دو جنبه از مهارت های پرورش یک چشم خوب برای رنگ می باشد .یکی اینکه توانایی داشتن برای تشخیص و توضیح دادن یک رنگ. دیگر اینکه چه رنگ هایی در محاصره آن هستند ، در واژه هایی از سه ابعاد رنگمایه، سایه روشن و شدت . با کمک این توانایی می توانید یک قضاوت سریع در مورد رابطه ی وجودی رنگ های مخلوط یا سودمندی آن بدست آورید.

دومین جنبه ی مهارت که از اولین مهارت به وجود می آید ، داشتن دانشی مطمئن از چگونگی تغییر دادن رنگ به صورت مناسب، توسط ایجاد تغییر در ابعادش است .

دمای رنگ نیز عاملی در چگونگی مشاهده‌ی شما در رنگ است. رنگ های گرم به نظر گرم تر می آیند و رنگهای سرد به نظر سردتر می آیند در حالتی که مقابل رنگهای مخالفشان از لحاظ دما مشاهده شوند.

دمای رنگ هم یک قسمت نیرومندی را در توانایی مشاهده ی رنگ برای پیشرفت یا پسرفت دارد : مثلاً : رنگ های گرم غالباً به نظر می آید که به سمت جلو می آیند و رنگ های سرد این طور تصور می شود که عقب نشینی دارند. یک رنگ با شدت تششع بیشتر یا با سایه روشن درخشان نسبت به رنگ های مجاورش نیز به گونه ای به نظر می آید که در فضا به سمت جلو می آید.

رنگ همچنین تاثیر عمیق بر احساسات ما و نیز بر اینکه چگونه حالت فضایی را درک کنیم دارد.برای بهتر متوجه شدن چگونگی این تناسبات در طراحی با مداد های رنگی ، در نظر داشته باشید که چه رنگی می تواند حالت طراحی و ساختار آن را عرضه نماید.

ما در این مقاله سعی کردیم آموزش نقاشی با مداد رنگی را توضیح دهیم. امیدواریم توانسته باشیم این مفاهیم را در ذهن شما بخوبی جای داده باشیم تا بتوانید در هنگام نقاشی از آنها راهنمایی بگیرید. چنانچه علاقه مند بودید مقاله تاریخچه و نکاتی درباره مداد را نیز می توانید مطالعه نمایید.