رنگ از مباحث مهم در آموزش نقاشی است که بسته به این که در چه فرمی قرار بگیرد نیز قوانین خاصی دارد. دراین مقاله سعی بر بیان چگونگی فرم وتاثیر ات آن بر روی رنگ داریم. با ما همراه باشید تا در این مورد بیشتر بدانید.
تا الان سعی کردیم که مفاهیم مختلف رنگ ها را شناسایی کنیم و جلوه های مختلف هرکدام را پیدا کنیم . پس لازم است به فرم و شکل رنگ ها اشاره کنیم و ارزش های آن ها را بشناسیم .اشکال مربع، مثلث و دایره را با سه رنگ اصلی قرمز ، زرد و آبی نشان می دهیم .
مربع در تاثیر فرم در رنگ
در مربع ، دو قسمت اصلی شکل، یعنی خطوط عمودی و افقی همدیگر را قطع میکنند که طول و عرض برابرند. مربع نماد مادیت هست . سنگینی و سختی دارد .
خط هیروگلیف مصری برای نمایش زمین به کار برده شده و تمام خصوصیات مادی زمین را داراست. سابقه ی تاریخی آن به یونانی ها برمی‌گردد .ویژگی های مربع به شکلی هست که آن را با رنگ قرمز موافق می دانند. در واقع وزن و تاریکی قرمز با زیبایی و سختی مربع همانند است.
مثلث در تاثیر فرم در رنگ
با قطع شدن سه خط مورب پدید می آید . به معنای جنگجویی و تعرض هست و هم ویژگی با رنگ زرد می باشد.مشتقات مثلث، لوزی و ذوزنقه و شکل زیگزاگ می باشند که سنگینی خاصی دارد و نشان دهنده ی اندیشه و تفکر است .
دایره در تاثیر فرم در رنگ
حرکتی پایدار و دورانی بر روی سطح دایره را می سازد. وقتی دایره را می‌بینیم، حس سستی به ما دست می دهد ، در حالی که مربع بالعکس است و حس خشونت را تلقی می کند .
در قدیم چینی ها دایره را برای نمایش معابد و مربع را برای نشان دادن کاخ های شاهان استفاده می کردند . دایره هم نماد خورشید در نجوم بوده است که نقطه هایی را در میان آن قرار می دادند.
رنگی که با دایره از لحاظ خصوصیت یکسان است آبی صاف و شفاف هست . چون ایجاد آرامش می کند و همانند دایره عمق و فضای معنوی را داراست .
به صورت خلاصه اگر بخواهیم بگوییم : مربع ،سکون و آرامش را به ما نشان می دهد ، مثلث اندیشه و فکر و حرکت، و دایره ، مفهموم روح و روان و ابدیت را بیان می کند.
اگر بخواهیم رنگ های درجه ی دوم را با شکل نشان دهیم ، برای ذوزنقه، رنگ نارنجی و برای سبز از مثلثی که داری ضلع های منحنی هست و برای بنفش ، بیضی ناقص را مورد استفاده قرار می دهیم .
بررسی سبک‌های نقاشی در چگونگی استفاده از فرم و رنگها
مقایسه‌ی رنگ ها و شکل ها دو تا جنبه دارد که هرکدام دارای معانی مشترک و گویایی می باشد.رابطه ی بین فرم و رنگ در آثار هنری کاملا واضح می باشد .وقتی آن ها با هم تلاقی می شوند ، در هم می آمیزند و تاثیرشان بیشتر می شود .
وقتی تابلویی بیان اصلی اش بر عهده ی رنگ است باید فرم هایش مطیع و هماهنگ با رنگ باشد . هم چنین در تابلویی که فرم در آن بیشتر مطرح می شود ، رنگ ها بر اساس فرم انتخاب می شوند .
هنرمندان کوبیست توجه زیادی به فرم داشتند و به همین علت نقش رنگ در آثارشان کمرنگ بوده است .نقاشان اکسپرسیونیست رنگ و فرم را برای بیانی شیواتر به کار می گرفتند.
تمام نکاتی که برای ذهنیت بیان شد برای فرم هم همان طور هست .سرشت آدمی به هر شخصی صفات شخصی را داده است. در زمینه ی خط شناسی، به ذهن و خط نویسنده آگاهی داریم.
لیانگ کای و عده ای از استادان بزرگ برای اصالت و روش های فردی زیاد ارزش قائل نبودند و در هنر به دنبال وضعیت مطلق بودند و تلاش می کردند تا به هر تم ، بیانی از فرم را بدهند به گونه ای که ارزش عمومی داشته باشد.
سبک تابلوهای لیانگ کای بسیار متنوع هست به گونه ای که تشخیص آثار او آسان نمی باشد . فرم های ابژکتیو(عینی) به گونه ای بسیار عالی خصوصیات سوبژکتیوی (ذهنی) تابلو های او را تحت تاثیر قرار می دهد .
نقاشی امکانات زیادی را به طور عینی فراهم می کند. این امکانات جنبه های فضایی ، توزیع وزن ها ، رنگ ها و سطوحی هستند که به صورت آزادانه در نظر گرفته شده است .
ارزش های رنگی و درجات آن و بافت نیز از عناصر مهم تابلو هستند . در اروپا ماتیاس گرانوالد تلاش کرد تا به ارزش های عینی رنگ و فرم بدهد . نقاشان دیگری مانند کنراد ویتس و ال گرکو در به کارگیری رنگ ها به صورت ابژکتیوی( عینی) مهارت کافی داشتند، اما در استفاده فرم ذهنی عمل می‌کردند.
جرج دلاتور نیز رنگ و‌فرم را به صورت مساوی در‌نظر داشتند و در آخر وان گوک با دیدی ذهنی به رنگ ها و فرم‌ها نگاه می کرد.
در اروپا ماتیس تلاش کرد تا به ارزش های عینی رنگ و فرم پی ببرد.نقاشانی همچون کنراد ویتس و ال گرکو مهارت در به کاربردن رنگ ها به صورت ابژکتیوی (عینی) داشتند ولی برای به کار بردن فرم به صورت ذهنی عمل می کردند.
برای جرج دلاتور رنگ و فرم یکسان بوده است و در آخر ، ونگوک جزو نقاشانی بوده است که با دید ذهنی به رنگ ها و فرم ها نگاه می کرده است.
تاثیرات بصری و روانی رنگ ها
رنگ ها می توانند نماد ها و نشانه هایی متناسب با زندگی، نوع تفکر و اعتقادات انسان ها باشند.بعضی اوقات یک علامت با یک رنگ خاص در جامعه به طور قراردادی ماندگار می شود و معنای خاصی پیدا می کند .
همانند رنگ پرچم کشورها و یا رنگ علائم راهنمایی و رانندگی که به صورت قراردادی در نظر گرفته شده اند .هنگامی که قدرت بیان یک رنگ با شکل متناسب خود هماهنگ باشد ، تاثیر قوی تری از لحاظ بصری ایجاد می کند و یا بالعکس . به صورت کلی در آثار تجسمی ارتباط بین شکل و رنگ مورد توجه قرار گرفته است .
در هنر معاصر نیز هنرمندانی تلاش کرده اند با تکیه بر خلوص رنگ ها به ویژه رنگ های اصلی، از شکل های اصلی و خاص استفاده شده است و به هماهنگی در شکل و رنگ رسیده اند .
در کار آن ها اکثراً شکل ها همانطور که گفته شد به صورت ساده ی مربع ، مثلث و دایره نزدیک می شود .درواقع می توان گفت که هدف تمام تلاش های هنری بیرون کشیدن ماهیت و سرشت معنوی فرم و رنگ و آزادی آن ها از حصار دنیای مادی می باشد.
دنیایی که در حال حاضر در آن زندگی‌می‌کنیم ، به دنیای انسان های قدیم ، شباهتی ندارد. دنیای ما با توجه خلاقیت پدید آمده است. ما بناهائی می سازیم که در عملکرد آن پنهان می باشد، در واقع بناها نشانه ی افکار و عقاید نمی باشند، بلکه تجسم افکاری با هدف می باشند.رنگ ها دارای روح هستند، رنگ ها کلمه می باشند و همچون کلمات سخن می گویند.
از نهان سبز جنگل ها ، از اسرار آبی آسمان و دریاها ، از شفافیت و زلال بودن قطرات باران و از پاک بودن برف سفید ، در واقع رنگ ها از روح آدمی و دنیای پر از رمز و راز انسان ها صحبت می کند .
پس با توجه به چیزهایی که گفتیم رنگ، زندگی هست چون جهان بدون رنگ برای ما مرده است. رنگ ها ایده آغازین و نتیجه نور اصلی بدون رنگ می باشند و مقابل آن ها تاریک بدون رنگ می باشد.
نور نخستین پدیده جهان هست از طریق رنگ ها روح و طبیعت زنده جهان برایمان شکل می گیرد .
در این مقاله در مورد رنگ که از مطالب مهم در آموزش نقاشی است صحبت کردیم. امیدواریم از آنچه خوانده اید لذت برده باشید و بر اطلاعاتتان افزوده باشد. از همراهی شما سپاسگزاریم. در صورت علاقه مندی لطفا این مقاله را با سایر افراد به اشتراک گذاشته و از مقاله رنگ شناسی در نقاشی نیز استفاده کنید.
اگر نظر یا نکته ای هست بنویسید
ایمیل شما نمایش داده نمیشود